![]() |
![]() |
سلامی دوباره
چمن سبز طبیعت
زوزه باد
پنجره ای باز بروی دریا
و صدای سخنی نغز
که از عشق سخن میراند
لنگه ای از کفشهای پر از ماسه من
طالبی خوردن ما در لب رود
یا دویدن در ساحل
زلفهایی که به شن بوسه زده
یا تمام وحشت من از حشره
وقتی که به تو میگفتم میترسم !!!!
(یادت هست خواهرم گفت به ما که حشراتی هستند که اگر نیش زند زیر پوست رشد میکند)
و تو میخندیدی که تو را خواهد خورد
اینهمه خاطره اند
خاطراتی که من و تو به امیدش هستیم که دوباره تکرار شود
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |