سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پسر آدم را با ناز چه کار که آغازش نطفه بوده است و پایانش مردار . نه روزى خود دادن تواند و نه تواند مرگش را باز راند [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----632250---
بازدید امروز: ----10-----
بازدید دیروز: ----16-----
خاطرات یک زندگی عاشقانه

 

نویسنده: بیابان گرد/درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر
شنبه 86/3/12 ساعت 1:47 عصر

سلامی دوباره

 

چمن سبز طبیعت

زوزه باد

پنجره ای باز بروی دریا

و صدای سخنی نغز

که از عشق سخن میراند

لنگه ای از کفشهای پر از ماسه من

طالبی خوردن ما در لب رود

یا دویدن در ساحل

زلفهایی که به شن بوسه زده

یا تمام وحشت من از حشره

وقتی که به تو میگفتم میترسم !!!!

(یادت هست خواهرم گفت به ما که حشراتی هستند که اگر نیش زند زیر پوست رشد میکند)

و تو میخندیدی که تو را خواهد خورد

اینهمه خاطره اند

خاطراتی که من و تو به امیدش هستیم که دوباره تکرار شود

 

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
    پلینازم من
    گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
    ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
    احوال نامه
    اوضاع نامه ای مشوش
    روز پدر
    عشق
    بازم دارم خواب میبینم
    تولدانه مادرانه
    شیپوری چی خبری آورده
    عید مبارکی
    همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
    وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •