سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حق سنگین است اما گوارا ، و باطل سبک لیکن در کام چون سنگ خارا . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----631657---
بازدید امروز: ----15-----
بازدید دیروز: ----27-----
خاطرات یک زندگی عاشقانه

 

نویسنده: بیابان گرد/درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر
یکشنبه 89/4/6 ساعت 1:28 عصر

 

دیروز روز پدر و روز مرد بود

روز همه پدرهای مهربون و زحمت کش

وقتی به چین و چروک توی چهره پدر خوب نگاه میکنم می بینم که زندگی گاهی باهاش بازی کرده گاهی اون بازی های زندگی رو ندیده گرفته و شکست خورده

ولی اوج مهربونی رو توی صورتش و حرفهاش می فهمم وقتی که زنگ می زنم و می بینم با چه خوشحالی جوابمو میده و تعارف میکنه گاهی دوست داره بیاد خونمون و از هر در سخنی و گاهی من دلم براش تنگ میشه اونقدر که زنگ میزنم میگم بیا خونه ما بیشتر ببینمت آخه شب دیروقت میاد و ما بیشتر از هفته ای یک بار همدیگه رو نمی بینیم

وای خدای من گاهی خودش زنگ میزنه و من از خجالت آب میشه میگه دلش تنگ شده و خواسته حالمو بپرسه

پدرها همه همین طورند و صد البته پدر رامین خان ما که اونم از غذای روزگار همنام پدر جان ماست و با اخلاقای بسیار مشابه

توی چشاش برق خاصی داره وقتی هر کدوم از ما رو می بینه و  و لابلای حرفهاش گاهی وقتا میگه که به همه بچه هاش افتخار میکنه همیشه میگه بچه های من خدا رو شکر موفق شد و یا دارن موفق میشه همیشه میگه خوشحالم که بچه هام دارن درس میخونن و میخوان سری تو سرا در بیارن

 با یه غروری گاهی میگه پز بچه هاشو به دوستاش داده

و البته فوق العاده ساکته اما پشت سکوتش هم یه دنیا حرف داره تازگیها

منظورم توی این یکی دو ساله، نگاهش عمق داره اونم بیشتر از قبل

خدا همه پدر هامون رو حفظ کنه و سایشونو از سر ما کم نکنه

که فقط حضورشون و سایه شون رو سر خانواده ها برکته و نعمت

از خدا میخوام پدرهای همه دوستان رو حفظ کنه و کاری کنه که ما هم عاقلانه تر و با احترام تر و قدر دان تر باهاشون برخورد کنیم .
و اما این روز به همه شما آقایون که به قولی پشت لباتون دیگه سبز شده ولی هنوز پدر نشدید مبارک باشه .

باور کنید که الان که دارم اینو مینویسم ناخدا گاه دلم واسه بابام تنگ شده .

بابایی بابایی خوبم دوست دارم و کاش لیاقت فرزندیتونو پیدا کنم البته منظور یه فرزند خوب بود


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
    پلینازم من
    گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
    ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
    احوال نامه
    اوضاع نامه ای مشوش
    روز پدر
    عشق
    بازم دارم خواب میبینم
    تولدانه مادرانه
    شیپوری چی خبری آورده
    عید مبارکی
    همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
    وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •