زندگی ما به هم مربوط است
تو که مریضی من آشفته ام ، سرگردانم
مهربانم ما باید بیشتر مراقب خودمان باشیم چرا که ما قلبهایمان برای هم میتپد و وقتی من ببینم تو حالت خوب نیست قلبم به درد میآید. حتی اگر میزان بدی حالت کم باشد.
عشق ما را بسیار به هم نزدیک کرده است
باشد که عشقمان ما را از درد و اندوه و مریضی حفظ کند ولی این را نیز میدانم که بودن تو کنار من باعث بهبود من است برای همین کنارت هستم که حال تو نیز بهبود یابد
دستانت را که از تب میسوزد در دستان خود میگذارم و ترسی از مریضی ندارم
مهربان من تو بهترین تکیه گاه منی
و من تو را عاشقانه میپرستم اگر حتی تو حوصله نداشتی اشکالی ندارد اما از من مخواه که کنارت نباشم و از من مخواه که عشق را پنهان کنم به خاطر یک سرماخوردگی
من توان اینکه عشق را از تو دریغ کنم تا خودم مریض نشوم را ندارم
بسیار خوشحالم که ما عشق را فدای هیچ شرایطی نمیکنم
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]