زهرا امیرابراهیمی بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص جریانات پیش آمده اخیر که در طی این چند هفته از وی در محافل خبری و مطبوعاتی منتشر شده است ، در نوشته ای نسبت به این اتفاقات واکنش نشان داد .
پاییز امسال ، پاییزی تر از هر سال ، ابری و بارانی.
گاهی آفتاب فقط برای یادآوری وجود فصل های دیگر از لا به لای ابرها می تابد. سکوتم دلیل اعتقاد به شما نبود ، خود را باور داشتم. قصد من یادآوری هیچ فصلی نیست.
نور کافی نیست ؛ اما هنوز می توان تجربه تلخی را با کسانی که آسمان دلشان ابری تر از آسمان خاکستری شهر ماست تقسیم کرد.
شاید این شرح یک تجربه است...
... شاید این یک شکایت است برای زهره شوکت و یا من مسوولی هستم با نام" زهرا امیرابراهیمی" برای دفاع از آن چه که حتی به من مربوط نیست ؛ و شاید این تلاشی بیهوده است برای حفظ حرمت یک انسان ، هنر و یا جامعه هنرمندان و شاید این همه ، دلشوره ایست برای یک جامعه.
آن چه با عنوان های مختلف مثلاً فیلم غیر اخلاقی زهره شوکت از نیمه ماه مبارک رمضان جزو تنقلات روی کرسی برخی محافل همکاران ، منازل دوستان ، شهروندان و شهرستانها شده است ، چیزی نیست جز تاییدی بر تلاش بیهوده فردی ما در عرصه هنر و برداشتن گام های بی ثمر در جهت رشد.
همه ما می دانیم که عدالت بدون قدرت هیچ است و قدرت بدون عدالت ، خشونت.
آری ؛ این قدرت ، قدرت جمعی ِ برخی از همکاران و همنوعان عزیزی است که به بی عدالتی و خشونت تبدیل شد.
خشونتی که حتی می توانیم با دست خودمان زهره شوکت را به خودکشی واداریم و یا اعدام و شاید هم بدتر...
پس برای دلداری دوستان ، آشنایان ِ خارج و داخل کشور و یا بهتر است بگویم برای آگاهیتان : هموطنان ، همکاران ، روزنامه عزیز ؛ زهرا امیرابراهیمی ( هنرپیشه مذکور به قول شما ) که گویا تشابهی ظاهری دارد با شخص دیگری در فیلم غیر اخلاقی که در ماه مبارک رمضان دست به دست از نظرتان می گذشت ( و تا کنون نیز هم ) ، در صحت و سلامت کامل به سر می برد و خوشبختانه دلیلی کافی برای خودکشی پیدا نکرده است و من زنده هستم ... هنوز.
کسانی که با این بی پروایی از بی حرمت کردن دیگران لذت می برند ، در درجه اول انسانیت خودشان را با دست خود ، زودتر کشته اند.
نجابت برخی هموطنان را که چه عرض کنم ... اما همیشه خدا را سپاس. ماه پشت ابر نمی ماند.
بالاخره در این روزهای ابری ، قانون برای تکذیب این شایعه و فاجعه از لای ابرها تابید.
جای آن است که تشکر و قدردانی کافی از توجه و پیگیری مستمر مسوولین قانون برای حفاظت از محارم و حیثیت و تکذیب این شایعه بنمایم.
انسانها ، متمدنین ، روشنفکران ، اشرفین مخلوقات و ای دیگران ؛ من اولین و آخرین نفری نخواهم بود که شایعات و اکاذیبی این چنین به او نسبت داده می شود.
بار سنگین بی حرمتی و تهمت را بر دوش ، با دلیل بی گناهی تحمل کردیم. از ما که گذشت ، اما سوال این است ؛ اگر هتک حرمت هایی نه برای آدمی که می شناسید ، نه برای مثلاً زهره شوکت ، که برای شخصی عادی اتفاق بیافتد چه باید بکنیم؟
- بنی آدم اعضای یک پیکرند
بعضی وقتها بد نیست که خودمان را جای دیگری بگذاریم ( این درس تمام ادیان است ) دقیقاً جای دیگری و نه فقط به رسم دلسوزی. من به خاطر شما ، خودم را جای پدری می گذارم که هر روز چشمهای غمگین دخترش را برای دلداری می بوسد و شاید نمی فهمیم که در خلوتش و خودم را جای مادری می گذارم که با شنیدن خودکشی جگرگوشه اش ممکن است همان لحظه قلبش را ببازد و خودم را جای رفیقی می گذارم که شرمش را با غیرت می خورد تا از حقی دفاع کند ...
گه گاهی خودم را جای نارفیقان نیز می گذارم ، شاید که درس غیرت بگیرند و من خودم را جای تمام وجود خودم نیز می گذارم تا برای اثبات سلامتم ، جواب این بی حرمتی ها را بر آیینه دلم ثیقل دهم.
و نهایتاً جایم را به شما می دهم فقط برای یک لحظه ....
از ما که گذشت ....
ایستادیم ،
بی پروا ، می روم و می تازم در مرز بی خوابی و رویا ،
در محمل ریا ، چنان می روم که گویی نه پسی دارم و نه پیش و ، چه شگفت !
این ریا دیگران با من همواره همراه و هم پایند
باور کرده اندکه حقیقت بیش از این ریای من نیست
چگونه برهانم آنان را زین خیال این تَوَهُم
تنها فغان من است
دلشان می شکند! اگر بگویی
ببندید چشمان بی شرمتان را! حوصله شان سر می رود!
اگر بگویم باز نکنید زبانتان را حتی برای دلسوزی من
که آن من ، خود هیچ است و این هیچ ، پر شده است از من
و در نهایت این من ِ من است که می نمایاند خود را
برای هیچ و این من ،
تنها زهرا هزاران تکه شده است برای شما
● زهرا امیر ابراهیمی
این بازیگر سینما و تلویزیون همچنین در گفت و گو با اینا با انتقاد از جریانات اخیر که به وی نسبت داده شده است ، گفت : پاییز امسال برایم یاد آور بدترین خاطره ها را ساخت ، تلخ و وهن آور . به قول اخوان " ابرهای همه عالم در دلم می گریند "...چون من از این اتفاق غیر انسانی در رنجم و خدای هنر را شاهد می گیرم نه برای خودم و فردیت خودم ، بلکه برای آنکه حرمت یک انسان و یک زن چنین لگد مال شد زیرا براین باورم بار سنگین تهمت و بی حرمتی را به یک انسان تحمیل کردن ، گناهی بس گران و درد آور است.
وی افزود : در جامعه ما من اولین و آخرین قربانی این گونه تهمت های ناروا و برچسب های غیر انسانی نیستم و نخواهم بود . چون تا زمانی که حس بی مسئولیتی و لاقیدی در بعضی انسانهای کوته فکر و کوچک وجود داشته باشد این اعمال شبه روانی هم رخ خواهد داد ، و جالب اینکه در ایران - ملقب و مشهور به سرزمین ناموس و کیان - چرا باید چنین شهروندانی غیر ایرانی و بدون حمیت و تعصب داشته باشیم .
امیر ابراهیمی در ادامه گفت : این اتفاق صرفا به خاطر کسب پول و شاید هم نوعی تفنن غیر اخلاقی باشد و به خیال خامشان دیگر قانون و چارچوبی نیست و جامعه افسار گسیخته و بی اصول شده است .
این بازیگر سینما و تلویزیون در بخش دیگری از صحبتهای خود خاطر نشان کرد : بعضی وقت ها بد نیست ما مدعیان آزادی و انسانیت ؛ خود را لحظه ای به جای دیگر ی بگذاریم و این در هر دین و کیش و آئینی مر سوم است ؛ من هم بنا به این رسم ادیان ، دقیقا خودم را به جای سه نفر گذاشتم . اول به جای پدری گذاشتم که هر روز چهره ی زرد و غمگین دخترش را می بیند و شاید هم برای دلسوزی بر رخ سردش بوسه ای بزند و شاید هم نمی دانم در خفا و کنج خلوت از تیشه برداشتن مدعیان به سوی ناموسش بگرید و مردانه بار غم بر د وش کشد و یا خود را جای مادری می گذارم که با شنیدن خبر خودکشی جگر گوشه اش همان لحظه قلبش باز ایستد که در آرزوی مادر شدن دخترش روزگار را می گذراند ،و یا خود را به جای دوستی می گذارم که شرمش را با غیرت و شرف ایرانی می خورد تا که شاید دست به کاری زند که حقی را باز ستاند . در هر سه حال ، هر انسانی که بویی از انسانیت به مشامش رسیده باشد ؛ ناراحت می شود .
امیر ابراهیمی درباره شایعات اخیری که در خصوص خودکشی وی در برخی رسانه ها منتشر شده است ، گفت : من خودم را جای تمام وجود خودم گذاشتم که برای اثبات این بی حرمتی به شخصیت زن و انسان به سان اشرف مخلوقات . رفتاری کالائی داشتن با آن ، فقط تصمیم گرفتم که بایستم و به حرمت شرف و کیان قهرمانی ایران تاریخ ، بگویم و فریاد بزنم که من " زنم و انسانم " و علاوه بر آن به عنوان یک هنرمند باید به جلا و صلابت زن ایرانی فکر کنم و از حرمت زنان و دختران هم کیش و زبانم دفاع کنم ... و تنها وسیله و لبزار من همان هنر من است .
بازیگر نقش زهره در سریال نرگس خاطر نشان کرد :تکذیب من دردی را دوا نمی کند ، چه را تکذیب کنم ؟ وجود بلاهت را ؟.... من خود عین انکارم ! و می دانم نسل نو و جوان و هم نسل خودم در ایران چنین عرصه را برای جولان بی غیرتان و عدوهای ابله کیان و ناموس ایران ، فراهم نمی کنند .
وی افزود : من ساکن کوچک وادی هنرم . عزمم را جزم کردم تا بیشتر از پیش در زمینه کاری ام فعال تر باشم و با نوجستن و تکاپو در عرصه هنر ، به عنوان یک زن ایرانی حرکت کنم . حرکتی برای نو جستن و زیستن و آموختن ؛ فعلا قصد هیچ گفتگویی با رسانه ای را ندارم و فقط به مردمان سرزمین قمر و پروین و فروغ و بزرگان هنر و ادب می گویم من زنده ام .
نقل از سایت http://www.oshagh.com
حال سوالی که برای خود من بوجود اومده اینه که ، آیا درسته که با آبرو و شخصیت افراد اینجوری بازی بشه ؟؟؟ کسایی که این کارها رو انجام میدن چه آدمایی هستند ؟؟؟ آیا پخش این جور فیلما جز از بین بردن زشتی و قبح این گناهان نتیجه ی دیگه ایی داره ؟؟؟ آیا درسته که وارد خصوصی ترین بخشهای زندگی افراد بشیم ... ؟؟؟
متاسفانه تو جامعه ما احترام به حقوق دیگران تا حد زیادی تنزل کرده و اینو براحتی میشه در تمامی زوایای جامعه مشاهده کرد ، از رانندگی مردم ... تا اینجور کارایی که با حریم خصوصی افراد به این شکل تجاوز میشه و فقط میشه خودخواهی و خودمحوری رو تو اجتماع مشاهد کرد
امیدوارم که شرایط جامعه ما هم روزی بهتر و درست تر بشه
به امید آن روز
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]