![]() |
![]() |
سلام گیر افتادیم
توی این ماه اصلاً خونه خودمون نبودیم تقریباًهیچ 5 شنبه و جمعه ای و اغلب وسط هفته ها رو
شوهر خاله مامان رامین هم فوت شد و اونا روز 4 شنبه صبح رفتن شهرستان و من هم قبول کردم برم خونشون بمونم پیش بچه ها تا اونا بیان و من 4شنبه شب رفتم اونجا و موندم تا جمعه ساعت 3 و تا از اونجا برگشتیم شد ساعت 5 و به کارای خونم نتونستم برسم
حالا این هفته هم مراسم 4 هفته مادر بزرگ رامینه و باید 5 شنبه بریم شهرستان و تمام این ماهو توی رفت و آمدهای زیادی بودیم که فقط ما رو خسته کرد .
و انشاء اله بعد از این دیگه تموم بشه چون نه من و نه رامین دیگه اعصاب نداریم
خسته ایم و روی تعطیلاتمون اصلاٌ نمی تونیم برنامه ریزی کنیم
خدائی خسته خسته خسته ایم
و البته توی این شرایط درس خوندن تعطیله
دچار بحران مالی هم شدیم و این قضیه رو نور علی نور کرده
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |