سلام
خوبید
من هم خوبم کمی انتظار می کشم که ببینم رامین جون و خواهر هام و برادرم توی کنکور قبول می شن یا نه
خیلی منتظرم آخه من کلاً خیلی صبوری نمی دونم
من الان میخوام بدونم این پسرک و اون خواهرام قبول شدن یا نه
وای چقدر انتظار کشیدن سخته
اونائی که منتظر کسی هستن چه سختی هایی می کشن
چقدر خوبه که ما کنار همیم و من در داغ فراغ و دوری نمی سوزم
هر چند که همین جوریشم هی دلم برا رامین تنگه
دلم برای مامانم اینا و مامانش اینا تنگه
حتی دلم برا نق نق های آجی هم تنگ می شه
روز پنج شنبه یه عالمه کوزت بازی در آوردم و نزدیک 10 کیلو بادمجون پوست کنده شسته و سرخ کردم برای زمستون .
داره ماه رمضون هم می رسه و میخوام برای روز 5 شنبه مامان اینای رامین رو دعوت کنم خونمون برای افطاری
و روز جمعه هم مامان اینای خودمو
ساعات کاری ما هم که هنوز معلوم نیست خدا کنه 9 تا 2 باشه اونوقت من کلی توی این ماه مبارکی دعاشون میکنم اخه صبحهای روزه داری خیلی خواب بعدش مزه میده
رامینم اگه قبول بشه گلم احتمالاً میره آمل و اونوقت بهش میگم یه جوری انتخاب واحد کنه که به 4 شنبه و پنج شنبه بیافته و خودمم 5 شنبه میرم اونجا و تا جمعه می مونیم به به چه شود!!!!!!
وای چقدر من انتظارهام زیاده
تازه باید انتظار تحویل ماشینمم بکشم خدا آخه پس کی آذر میشه !!!! من ماشین می خوام دلم میخواد با رامین جون بریم بیرون ددر
بابایی منو کی می بری ددر پس
انتظار کلاً سخته ولی خوشحالم که کارای تو رامین جون باعث می شه انتظار برام آسون تر بشه
دوست دارم تا بعد
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]