![]() |
![]() |
و ان لحظه بود که عشق گمشده خود را یافتم
و ان دم بود که باران عشق برایم معنای دیگری پیدا کرد
شاید تو همان عشق کودکی باشی که در سبزینه خاطراتم نهفته بودی
شاید هم ان سیب سرخ
اکنون رنگین کمان هفت برایم هفتاد رنگ دارد
و شاید هم به همین سادگی از پس تاریکیها بیرون امدم
و این ارامشی بود در میان غوغا
شاید تو یکی از خاطرات شیرین
نه ان ستاره یلدا باشی
یا ان ارزوهای گمشده
تو ان عشق ابدی هستی که در خانه امید دلم جا باز کردی
میدانم که با تو میتوان نیمه تاریک یک سرنوشت را روشن دید
و تو به من فهماندی که تعبیر یک رویا در دست سرنوشت است
و ان زمان بود که دیگر سایه های تردید برایم معنا نداشت
و جای ان حقایق شیرین برایم بهترین معنا بود
و تو به من اموختی که در اینه شکسته هم میتوان نگاهی در اینه داشت
همیشه فکر میکردم که خانه عشق در دشت ارزوهاست
اما تو گفتی که بوی خوش زندگی در رویای واقعی است
و این را یقین دارم که توبرایم تولدی دیگر بودی
از طرف رامین
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]
![]() |
![]() |