یه کلیپ انیمیشنی با مزه در مورد انسانها
l
شب یلدا هم گذشت انشاء اله که دلاتون بهاری باشه و هوای خونه دلتون گرم و وقتی به خوش آمدگوئی زمستون دست دراز میکنید دستهاتون پر از گرمای عشق باشه و محبت
شب یلدای بسیار بسیار خوبی بود خیلی چسبید تا حالا هیچ شب یلدائی اینقدر نچسبیده بود
خیلی خوب بود
پدامون و مادرامون و خواهر هامونو و برادرهامون و بابا بزرگ و مادربزرگ عزیزترین فرد زندگیم دور هم جمع شدن و البته به همراه خود ما و کلی گفتیم و خندیدیم
بعدشم ساعت 12.30 دقیقه نصف شب راه افتادیم به سمت پارک ملت، اونقدر شلوغ بود که انگار تازه ساعت 6 غروبه
البته سعادت نداشتیم بیشتر توی پارک پیاده روی کنیم چون یه عزیزی خیلی سردش بود و خوب البته اقتضای سن و سال بود
خوش گذشت و در کل میتونم بگم عالی بود
زمستون قشنگ اومد
برفای سفید
دستای گرم
جمشیدیه
سرخوردن روی برف توی سرآزیری (البته ما فقط نگاه میکنیم سر خوردنشونو)
چای داغ
بخار گرمی که از حنجره بیرون میدیم
درختای سفید پوش
شور و شوق برف بازی دخترا و پسرای جوون
کوه نوردی کنار خوبترین کسی که توی زندگیت هست
و کلی گفتنی دیگه توی این فصل رو دوست دارم
دوستان یه متنی در مورد شب یلداپیدا کردم براتون اینجا میارمش
شب یلدا
" یلدا " واژه ای سریانی است به معنای میلاد و تولد. این را دهخدا می گوید. همه چیز از ایران و آیین مهر و جشن ظهور میترا آغاز می شود که در گردشی به وسعت کل تاریخ ، دوبار به ایران بازگشته است.
به روایتی، یلدا، روز تولد میترا و مسیح است اما شهرت این شب در ادبیات به دلیل همان طولانی ترین شب سال بودن آن است.
در این بلندترین شب سال، افراد دور و نزدیک خانواده در منزل بزرگان قوم گرد آمده ، با خوردن آجیل و میوه شب را به شادی می گذرانند.
از دیرباز، یکی دو روز پیش از فرا رسیدن شب چله ، مردهای جوان، خوانچه های آراسته میوه را به منزل نامزدهای خود فرستاده ، خود به میهمانی خانه عروس می رفتند. خانواده دختر نیز لباس و پارچه نبریده ای به جای آن هدیه می فرستادند.
اولین اشاره ها به مراسم یلدا مربوط به دوران پیش از زرتشت است یعنی شب زاده شدن ایزد مهر.
ایزدی که خورشید گردونه اوست. هنگام رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا با شکوه هرچه تمامتر برگزار می شد. هنگامی که مسیحیت از کشتار بی رحمانه پیروان مهر، در اروپا رواج یافت، اولیای دین پی بردند که برانداختن برخی سنتها و آیین ها مهر غیر ممکن است. از این رو شب میلاد ایزدمهر را به میلاد مسیح در 25 دسامبر بدل کردند. فاصله مختصری که میان این دو جشن وجود دارد، حاصل اشتباه در محاسبه تقویم است. در حقیقت میلاد مسیح همان شب یلدای پیروان مهر است که در ایران نیز گرامی داشت آن با رواج دین زرتشت از میان نرفته ، هنوز نیز مردم آن را بزرگ می دارند. رومیان نیز این شب را ناتالیس انویکتوس یعنی روز تولد مهر شکست ناپذیر می نامند و آن را گرامی می دارند.
hezare3.ir/weblog/archives/post_442.php
اینم یه عکس با شعری بسیار زیبا در همین مورد
اینم آدرس منبع عکس که چند تا عکس دیگه هم در این مورد داره کلیک کن روی اینجا
اینم یه شعر زیبا از سیاوش کسرائی و البته شعری بسیار عاشقانه و خوبه
دیده در صبح رخ دوست ز هم وا کردیم
چهره در اینه پک تماشا کردیم
بزمی آراسته کردیم ز رزم آرایان
وندر آن حلقه به صد غلغله غوغا کردیم
ننشستیم و گرفتیم به کف دامن دوست
آنک از دوست همه دوست تمناکردیم
سرو آزاد که از باد خزان خم شده بود
با بهار نفس بر شده بالا کردیم
بس نهادیم من خویش چو دل در بر هم
خانه عشق بنا ز آب و گل ما کردیم
بوسه دادیم و گرفتیم پس پرده اشک
زر اندیشه کلید در دل ها کردیم
سوگ سهراب کشیدیم ز شهنامه برون
چون به داروی خرد درد مداوا کردیم
تن رهانیده ز هر بند به شکرانه وصل
همه ای آزادی نام تو آوا کردیم
می شکفتیم ز شادی به برای غنچه باغ
آنچه می خواست دل تنگ تو آنجا کردیم
سرنگون تا شود آن درگه بیداد ایین
ما سراپرده ای از داد مهیا کردیم
روزها در گره زلف تو ما را طی شد
تا برون رفت خوشی زین شب یلدا کردیم
داریم برای خونه زندگیمون جستجو کنیم
خیلی خوشحالم که برای زندگیمون داریم تلاش میکنیم
خوشحالم که داریم تمام سعیمونو میکنیم
و خوشحالتر هستم از اینکه روز به روز خوبیای تو رو بیشتر میفهمم
مامان جونامونم خیلی دوست دارم و باباجونارو
مهربانی کم نیست
ما دریغش داریم
عشق جاویدان است
ما به هر ضربه بر آن زخمها میسازیم
دوستی ها بد نیست
ما نمیدانیم حرمت دوست شدن را
من نمیخواهم هیچ
از تو ای دوست بجز مهر و وفا صدق و صفا
و نمیخواهم هیچ
مگر از عشق تو کزان بینهایت میخواهم بینهایت میجویم
و تو آیا چیز دیگر میخواهی؟؟؟
و نمیخواهی عشق!!!
و نمیجوئی عشق!!!
من در این وادی سرد جز به گرمای تو امیدم نیست
من در این راه دراز جز به دلگرمی بودن با تو نتوانم ماندن
مهربانم زندگی ما را میفهمد زندگی ما را فریاد بر میدارد های!!!
های ای بیخبران عشق اینجا پیداست
سر برآرید ز غفلت عشق در یک قدمی است
و بدانید که عشق گاهی تنهاست
و بدانید که عشق گاهی زخمی است
و خدا میداند عشق را پایان نیست
زیرا عشق از خدا زاده شدست و خدا هم ابدیست
مهربانم عشق میخواهم عشق
تا در آن، این همه سختی را بار دیگر تفسیر کنم
نازنیم مهر میخواهم تا گرمای وجودت را بیشتر احساس کنم
من هر آنچیز که خوبست در تو میجویم در تو میخواهم
دوستی میگفت هیچ چیز خوشمزه تر از نان و پنیر نیست اگر آن را عزیزی با عشق برایت پیچیده باشد تا تو وقتی گرسنه ای با آن سیر شوی و بدانی که او بیادت بوده
و من آنرا واژه ای غریب میدانستم . لقمه ای نان !!!!!
اما اکنون خوب میدانم که او درست گفته است نان و پنیر و سبزی با طعم عشق مزه ای متفاوت دارد حتی یک دانه نخود هم خوشمزه تر است وقتی بدانی آن را محبوبت برایت کنار گذاشته
همچنانکه تو با عشق برایم انسانی متفاوتی یک فرد دوست داشتنی
دوستان عزیزم دیروز داشتم توی یه سایت مطالبی رو در مورد ملامت کردن دیگران میخوندم و موضوع جستجوم هم هیمن بود که آیا ملامت کردن یه آدم عاشق به خاطر عشقش خوبه یا نه کلی شعر پیدا کردم دوست دارم که یه کمیشو براتون بزارم
عزیز مصر اگر ما را ملامتگر بود شاید
|
********** |
« هرکه عیبم کند از عشق و ملامت گوید
**************
من عاشقم، مرا به ملامت خجل مکن
کز عشق، تا اجل نرسد، بازرست نیست
*********
چو نیست جای ملامت، بهل، که مدعیان
ما را ملامت گو: مکن زین پس به مستی، اوحدی
اینم آدرس سایتش
چقدر زود گذشت
تمام روزهای سخت بی تو بودن گوئی زمانی کوتاه را در گذشته زندگی کرده ام
و تمام وجودم مملو حس کنجکاوی شده برای آینده
آینده ای که دوست دارم عالی رقم بخورد
اما باید چون تماشاگران یک بازی فوتبال که نمیدانند گل در کدام دقیقه از بازی زده میشود منتظر بنشینم ببینم آرزوهایم در کدامین روز از روزهای عاشقانه مان به وقوع میپیونند
چیزی هنوز از آغاز نگذشته است ولی احساسم گوئی سالهاست در این آغاز زیسته است
مهربان من روزها از پس هم میآیند و میروند و دل من مدام تو را بهانه میگیرد و دوست دارد دچار روزمرگی با تو بودن شود
دوستت دارم
و باز عشق
بارها و بارها عشق
فریاد و فریاد ها همه عشق
و سکوتها همه از عشق
مهربانی و مهر نیز به خاطر عشق
گاهی سختی برای پاسداری از عشق
و هر چه میگوئیم و میخواهیم از عشق
مهربان تو نیز دوست داشتنی تری به برکت وجود عشق
چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
پلینازم من
گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
احوال نامه
اوضاع نامه ای مشوش
روز پدر
عشق
بازم دارم خواب میبینم
تولدانه مادرانه
شیپوری چی خبری آورده
عید مبارکی
همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
[عناوین آرشیوشده]