سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیکویی پرسش، نیمی از دانش است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----631988---
بازدید امروز: ----45-----
بازدید دیروز: ----17-----
خاطرات یک زندگی عاشقانه

 

نویسنده: بیابان گرد/درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر
شنبه 85/7/22 ساعت 11:37 صبح

سلام و صد سلام به همه دوستای عزیز پارسی بلاگ

راستش دلم گرفته بود خواستم که برای این روزائی که توشیم و برای خدا بنویسم

چقدر حیفه که ماه رمضون هم داره رو به آخر میره و ما هنوز نمیدونیم که اندر خم کدوم کوچه ایم .

چقدر حیف که به اندازه توانمون ره توشه بر نداشتیم

نگین که ره توشه برداشتین جز معدودی از انسانها بقیه به اندازه توانشون سعی نمیکنن منظورم از نظر معنویه نه از نظر گشنگی که اگه ملاک گرسنه موندن بود بیشتر از توانمون هم تلاش کردیم ولی آخه خدای عزیز و مهربون یعنی فقط دلش میخواست بندش گرسنگی بکشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوب که چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کاش امسال که ماه رمضون تموم میشد ما یه کم معنوی تر میشدیم یه کم عزیز تر میشیدیم به چشم خدا

کاش قدر چیزائی رو که داریم بیشتر میدونستیم و کاش میتونستیم برای همه مفید تر باشیم

خدایا خودت به همه ما کمک کن حتی اگه خیلی توی این ظواهر غرق شدیم خدایا خودت به زور توی مغز ما بکن که چی به نفع ماست

ما که بنده سراپا تقصیریم

ما که سر و گوشمون برای گناه کردن میجنبه ولی خدایا دلمون نمیخواد گناه کنیما

باور کن خداوندا از ته دل و از روی عمد گناه نمیکنیم

گاهی از روی جهله و گاهی از روی بی توجهی

خدایا تو به خداوندی خودت ما رو ببخش نکنه یه وقت بخوای از ما تقاص کم توجهیامونو بگیری خوب توفیق بهمون بده که بیشتر متوجهت بشیم .

خدایا ما رو به حال خودمون ول نکنی بگی هر چی شد- شد و هر کاری خواست بکنه

خدایا دستم به دامنت هوای مارو داشته باش

قربونت برم ته ته دلامون عاشق هستیما

عشق رو از دلامون نگیر که زندگی دیگه ارزششو از دست میده

عشق به خودت -عشق به بنده هات-عشق به آفریده هات

عشقمون به معشوق زمینیمون و خانواده های مهربونمون

خدایا شکرت که به زبونم و دستام توان دادی که یه ذره ازت بنویسم خدایا شکرت که هنوز اونقدر ازم ناراحت نیستی که حتی دلت نخواد بزاری چیزی در موردت بنویسم

خدایا روم نمیشه بهت بگم آخه اونقدر پیشت روسیاهم که نمیدونم باورت میشه یا نه میخواستم.....  میخواستم ........میخواستم بگم که ........بگم که خیلی دوست دارم 

یه وقت نخندی به این حرفما خوب تو آخر محبت و بخشش و مهر و عشقی- طبیعیه که به نظرت ابراز عشق من به تو اونم با این زبون قاصر و  این مغز که ظواهر دنیا پرش کرده عجیب میاد.  خواستم بهت بگم خوب بلاخره منم بنده خودتم شاید نه در  حد تو نباشه ابراز علاقم ولی ذره ای از مهر و عشقتو در وجود من هم دمیدی

البته ببخشید که میزانش کمه برگ سبزیست تحفه درویش

والسلام

خدا یارو نگهدار همگی شما باد

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
    پلینازم من
    گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
    ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
    احوال نامه
    اوضاع نامه ای مشوش
    روز پدر
    عشق
    بازم دارم خواب میبینم
    تولدانه مادرانه
    شیپوری چی خبری آورده
    عید مبارکی
    همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
    وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •