سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زیور دانش، احسان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
کل بازدیدها:----632627---
بازدید امروز: ----41-----
بازدید دیروز: ----40-----
خاطرات یک زندگی عاشقانه

 

نویسنده: بیابان گرد/درین مقام مجازی بجز پیاله مگیر
شنبه 87/11/12 ساعت 3:56 عصر

سلام سلام

رامین قبول شد در یکی از دانشگاههای آزاد تهران

دوستان خوب چطورید ما ماشین ضربه خودره داغونمونو انداختیم صافکاری نقاشی

و خدا حفظ کند برادر پولدارمان را که همزمان با ما با همان شرایط ما یک پراید ثبت نام کرده بود و همزمان با ما نیز تحویل گرفته و مشترکاً با هم گوسفند هم قربانی کرده بودیم (یادتان که هست که در شب یلدا مهمون بازی داشتیم و مهمانی دادیم با گوشت گوسفند قربانی گوسفندی که تنها گناهش این بود که ما ماشین خریده بودیم و باید به خاطر شادی بیش از حدمان کله آن بی گناه علف خور را میدادیم گوش تا گوش ببرند که احیاناً چشممان نزنند دیگران )

آها آها داشتم میگفتم این برادر خوش قلب مهربان خواهر پرور زحمت کشیده و در این چند روز ماشین دلبندش را به ما سپرده که خواهر تنبلش پیاده طی طریق نکرده باشد

خلاصه و القصه که ما هم از چشممان بیشتر مواظب ماشین اخوی هستیم باور ندارید؟؟؟؟؟؟؟ از خود ماشین بپرسید وا راست میگم خوب!!!!!

و بنده امید دارم که امروز بعد از ظهر یا نهایتاً فردا ماشین را تحویل بگیریم  صدای ماشین هم کم مانده در بیاید که من دلم برای صاحبم تنگ شده چقدر آخه تو دختر سریشی ول کن منو بزار برم پیش صاحب دلبندم که نگاهی مالکانه و بس خریدارانه تر داشت به من

خدا کند که ماشین از صافکاری بدر آید و این ماشین پدر سوخته باید بداند که جایش در پارکینگ بسی بسیار خالی است و امشب به صفای مقدمش  دستور میدهم پارکینگ را آذین ببندند

و دانشگاه رامین وای خدا چرا این دانشگاه آزاد اینقدر واحدهایش قاط است

مثلاً‏میزنیم تهران جنوب سر از قلهک و کریم خان در می آوریم و فقط واحد فنی و مهندسی آن جنوب تهران است یا مثلاً میزنیم تهران شمال از شهرک غرب سر در می آوریم برای ثبت نام

 همه اینها را گفتم که بگویم ثبت نام دانشگاه آزاد کاردانی به کارشناسی از 19 لغایت 21 بهمن است و این پسر خوشحال و مشعوف من هنوز مدرک کاردانیش که صد سال پیش واحدهای کاردانیش را دانشگاهی در شهری آشنا که همان موطن مالوف گذرانده را نگرفته

و باعث توفیقی زود رس شده در سفر به دیار پدریش

و ما از سه شنبه شب عازم همدانیم که برویم و حلو حلوا کنان مدرک ایشان را گرفته و در طبق اخلاص تحویل دانشگاه جدید ایشان نماییم و در همین حین تمام قبیله و عشیره را نیز ببینیم و دیداری تازه کنیم

 

نتیجه گیری که زیاد دارم آماآآآآ

1- اگه خواستین تصادف کنید قبلش با برادری خواهری و مادری پدری خلاصه کسی هماهنگی کنید که پیاده گز نکنید خیابانهای دور تهران را

2-  برادری مهربان داشته باشید که دلش بیاید ماشینش را به شما بدهد البته توجه داشته باشید که برادر گرامی حتماً باید سرویس رفت و برگشت داشته باشد وگرنه کجا میتواند به شما ماشین بدهد

3- همین الان پاشید برید این مدرک های خاک گرفتان را که در فایل دانشگاه تبدیل به فسیل شده را بگیرید و نگه دارید برای روز مبادا که همان لب کوزه و آبشو بخور و اینا..

4- اگه میخواین برید مدرکتونو بگیرین اولاً دو تایی برید و اگه دو تایی نیستین مخ یه دوستی آشنایی رو بزنین تنهایی نمی چسبه

5- اگه اون یار غار رو پیدا کردید در یک تیر دو نشان را بزنید و کل فامیل رو هم از دیدار خودتون محروم نکنید

6- و ......


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • چی خواستی تا الان و چی شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    تبیریک عید نوروز و اخبار نی نی
    پلینازم من
    گر نکوبی شیشه غم را به سنگ
    ما به منبر میرویم شما هورا بکشید
    احوال نامه
    اوضاع نامه ای مشوش
    روز پدر
    عشق
    بازم دارم خواب میبینم
    تولدانه مادرانه
    شیپوری چی خبری آورده
    عید مبارکی
    همچی همینطوری یکهویی یکهو شد
    وقایع الاتفاقیه روی تولدانه
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •