• وبلاگ : خاطرات يك زندگي عاشقانه
  • يادداشت : شوراي حل اختلاف عاشقان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    با نام خدا

    سلام مطلب زيبا و دردبخوري بود ممنون از زحمتت

    موفق باشي

    سلام چه شوراي قشنگي رو شما نوشتين اميدوارم همه از اين شوراها استفاده كنند موفق باشين

    سلام

    به يادگار بنويسم يا نظر بدم؟؟

    اول نظر ميدم: خوب هم قشنگ بود و هم با معنا! البته اين نظر رو كه همه ميدن اما نظر من اينه كه هميشه قبل از اون سوت آخر بايد به فكر باشيم. يك وقتي سوت رو ميزنند و ميبينيم كه خيليها از دستمون دلگيرند.

    اما يادگار: ما كار و دكان و پيشه را سوخته ايم

    شعر و غزل و دو بيتي آموخته ايم

    در عشق كه او جان و دل و ديده ماست

    جان و دل و ديده ، هر سه را سوخته ايم.

    به روزم

    يا علي

    لا يَنَالُ عَهْدِى الظلِمِينَ

    سلام دوست عزيزم
    اين هميشه عاشقه كه پرچم سفيد مياره بالا چون معشوق..........

    شيوه چشمش فريب جنگ داشت
    ما غلط كرديم و صلح انگاشتيم