• وبلاگ : خاطرات يك زندگي عاشقانه
  • يادداشت : شب احيايي با مثنوي معنوي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام ..واي مثنوي معنوي منم گاهي ميخونم ولي راستش رو بخوايين زياد نميفهمم خب دست خودم كه نيست چيكار كنم ...ولي خوبه كه شب احسا خوبي داشتين ببخشيد رويا خانوم راحت ميگم آخه من ديشب آخر شب رفتم امامزاده صالح بابا صد رحمت به ژارك ملت يه سري تخمه ميشكوندن يه سري بلوتوث بازي من زياد مذهبي الكي نيستم ولي ...بيخيال ...اينكه اميدوارم ما رو هم فراموش نكرده باشي رويا خانوم ...و هميشه آقا رامينت كنارت با خوشي و خرمي باشه و براش كلي از اين داستان ها بخوني..راستي عزيز يادم نيست براتون گفتم يا نه ولي به پيشنهاد من و كمك يكي از بچه ها نوگل عزيز) داريم گروهي از زن و شوهر هاي جوون رو كه توي نت وبلاگ دارن و ساكن تهران هستن و توي گروهي از گوگل جمع ميكنيم و ميخواييم بعد از 15 نفر شدن يعني ژانزده خانواده برنامه هاي گردشي و همينطور اشنايي بچه ها با هم رو بذاريم ...واقعا خوشحال ميشيم زوج خوبي مثل شما و اقا رامين هم باشن اگر دوست داشتين عزيز بهم بگيد تا دعوت نامش رو براتون ايميل كنم ...برنامه هاش هم از كوه رفتن سمت دركه تا رفتن به گلاب گيري و تگه واشي البته اگر بشه

    به اميد حق منتظر جوابتون هستم

    محك

    پاسخ

    ممنونم از لطفتون خوشحال ميشيم ولي شايد امكان حضور تو خيلي از برنامه ها رو نداشته باشيم آخه ما شاغليم و جمعه ها رو كه كنار خانواده هامون مي گذرونيم و پنج شنبه ها هم براي خودمون برنامه ريزي مي كنيم ولي خوشحال ميشيم ممنون از لطفتون